راستی..لذت تنها بودن را چشیده ای؟
راستی لذت تنها بودن را چشیده ای؟ قدم زدنِ تنها ، دراز کشیدنِ تنها توی آفتاب؟
چه لذت بزرگی است برای یک موجود عذاب کشیده ، برای قلب و سر! منظورم را میفهمی؟
آیا تا به حال مسافت زیادی را تنها قدم زده ای؟
قابلیت لذت بردن از آن ، دلالت بر مقدارِ زیادی فلاکت گذشته و نیز لذت های گذشته دارد.
وقتی پسربچه بودم خیلی تنها می ماندم؛ اما آنها بیشتر به زور شرایط بود نه به انتخاب خودم؛
اما حالا، با شتاب به طرف تنهایی میروم،
همانطور که روخانه ها با شتاب به طرف دریا سرازیر میشوند.
فرانتس کافکا.نامه به فلیسه
فرانتس کافکا یکی از بزرگترین نویسنده های آلمانی بوده. تو سال 1883 به دنیا میاد و سال 1912 با فلیسس آشنا میشه. فاصله 350 کیلومتر زادگاهشون ازهم باعث میشه کافکا از نوشتن برای نشون دادن عشقش به فلیسه کمک بگیره.نامه هایی پر از شور و عشق و اضطراب که هر روز و حتی گاها دو یا سه بار در روز فرستاده میشدند.نامه به فلیسه کتابیه شامل بعضی از نامه های کافکا به فلیسه طی سالهای 1912 تا 1917. اگر دوست داشتید مطالعه کنید :)
بنظرم گاهی تنهایی واقعا حال خوب کنه. ذهن آدم آروم میشه . اما برای همیشه؟ حقیقتا ترسناک بنظر میاد.
پ.ن : سلام از یکی که تا حالا پنجاه بارسنجش رو رفرش کرده. استرس ندارم فقط کنجکاوم.نتیجه نهایی رو حتما میام میگم:)
پ.ن 2: عکس مربوط به انیمه« سرویس تحویل کی کی » میباشد:) وایب ساده و حال خوب کنی داشت. من دوسش داشتم.