...Loading

مرا هیچ کس نشناخته...خودم هم خودم را نشناخته ام:)
۱ مطلب در اسفند ۱۴۰۱ ثبت شده است

سلام بعد از شیش ماه

سلام...

اگر دو خطی که دو آذر نوشتم رو حساب نکنیم قشنگ شیش ماه میشه که هیچی ننوشتم...

تو این شیش ماه اینقدرررررر چیزای مختلف رو تجربه کردم که نوشتن راجبشون قشنگ یک ماه زمان میطلبه...

من رسما دانشجو شدم و جدی جدی بساط جمع کردم اومدم یه شهر دیگه...

با یه عالمه آدم متفاوت و جدید آشنا شدم...

با هشت نفر تو یه اتاق تقریبا یک و نیم برابر اتاق خودم زندگی کردم...

با سختیای رشته موردعلاقم به فنا رفتم و دوواحد افتادم...

یه دوستی قشنگ رو با یکی از هم خوابگاهیام شروع کردم...

باهم یه عالمه خندیدیم...گریه کردیم...به فنا رفتیممم...شهرو متر کردیم...چیزای جدیدو تجربه کردیم...

من تو این شیش ماه قدر شیش سال زندگیم بزرگ شدم....شبایی بود که از حجم گریه سردردای شدید و وحشتناکی میگرفتم...شبایی هم بودن که تا لحظه ای که خوابم میبرد خنده رو لبم بود...مگه زندگی چیزی بجز همیناست؟

 

اگر شد تو آینده هر تیکه از خاطرات این مدت که به ذهنم رسید رو تو نوشته هام جا میدم...

 

 

 

 

گلی
گلی چهارشنبه, ۲۴ اسفند ۱۴۰۱، ۱۱:۵۷ ب.ظ