...Loading

مرا هیچ کس نشناخته...خودم هم خودم را نشناخته ام:)

می‌دونی امروز یه دختری بهم چی گفت؟

بسم الله

 

 

_می‌دونی امروز یه دختری بهم چی گفت ؟

+چی گفت؟

_حالا وایسا بخوابم فردا واست میگم.

 

این مکالمه پریشب بین منو «م» ردو بدل شد.جفتمون تخت بالا میخوابیم و تختمون بهم نزدیکه .«م» همیشه تا خود صبح بیدار میمونه.مثل اینکه من ساعت سه و نیم شب بیدار میشم و میشینم رو تخت و خطاب بهش با خنده میگم : می‌دونی امروز یه دختره بهم چی گفت؟ 

با تعجب و بهت فقط میگه چی گفت ؟ 

با خنده میگم حالا وایسا بخوابم فردا واست میگم.

و تق میفتم رو اون یکی دستم و میخوابم:/

«م» میگه اولش فکر کردم تسخیرت کردن:/ و تا پنج دقیقه بعد اینکه دوباره خوابیدم با تعجب نگاهم میکرده. خودم تازه یادم اومده چیکار کردم و چی گفتم.

همین یکی رو کم داشتم فقط:) فقط امیدوارم تو خواب از بدبختیام و کارایی که کردم نگم که تنها چیزی که کم دارم اینکه بقیه بفهمن چی رو دارم میگذرونم.

 

گلی
گلی پنجشنبه, ۴ خرداد ۱۴۰۲، ۱۰:۳۴ ب.ظ
۴ عدد دیدگاه تا کنون ثبت شده است
  • زری シ‌‌‌
    زری シ‌‌‌ ۴ خرداد ۰۲، ۲۲:۴۵
    وای XDDD
  • گلی
    گلی ۵ خرداد ۰۲، ۰۱:۱۴
    😂 میبینی تروخدا ؟
  • 𝙃𝙖𝙠𝙪  /
    𝙃𝙖𝙠𝙪 / ۴ خرداد ۰۲، ۲۳:۰۴
    وای تصور اون لحظه>>😂😂
  • گلی
    گلی ۵ خرداد ۰۲، ۰۱:۱۵
    «م» خیلی به جن و روح اعتقاد داره😂واقعا فکر کرده تسخیر شدم و می‌خواسته هیچی بهم نگه تا نترسم:/😂
  • 𝙃𝙖𝙠𝙪  /
    𝙃𝙖𝙠𝙪 / ۵ خرداد ۰۲، ۰۲:۰۶
    مراعات «م» ۱۰/۱۰ 😂
  • گلی
    گلی ۵ خرداد ۰۲، ۰۹:۳۵
    😂لطف کرد در حقم بچه
  • آقای سه نقطه
    آقای سه نقطه ۲ تیر ۰۲، ۲۳:۱۱
    حالا چی گفته بود؟
  • گلی
    گلی ۳ تیر ۰۲، ۰۰:۴۳
    والا نه من می‌دونم نه میم. فردا صبحشم هیچی یادم نبودXD
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">